بزن نی زن
حتما شنیدید تو زمان عثمان ابوذر رو فرستاده بودن شام،توی شام از بس ابوذر روشنگری می کرد که معاویه رو به ستوه آورد،داد معاویه درآومد نامه نوشت به عثمان که بیا و ابوذر رو برگردون به مدینه که دیگه بدجوری داره آبروی منو میریزه.
عثمانم دستور داد ابوذرو سوار بر یه شتر بی جهاز کردن و با چهار نفر همرا ه آوردنش به مدینه،گفته شده ابوذر که به مدینه رسید به قدری این سفر و سوار شدن به شتر بی جهاز براش سخت بود که به حالت اغما رفت طوری که می گفتن دیگه ابوذر از دست میره.
رفقا ابوذر مرد بود ،تو خبلی از جنگ ها حضور داشت سختیای زیادی رو تحمل کرد،ولی وقتی داشتن میاوردنش مدینه برادر و فرزند و اطرافیانش رو تو یه نیمروز از دست نداده بود ،مسئولیت یتیما و بچه ها رو نداشت مسئولیت یه بیمار رو نداشت چهل منزل به حالت اسیری تو شهرا نمی گردوندنش جلوی چشم کلی نامحرم نبود.رسید مدینه رفت تو حالت اغما.
حضرت زینب زن بود عصمت کبری بود وقتی که میخواست از خونه بیرون بره حضرت علی از جلو امام حسن و امام حسین اطرافش و حضرت عباس از عقبش حرکت می کرد توی یه نیمروز عزیزترین کساشو از دست داد باید مراقب یتیمای یه کاروان و باید مراقب امامش امام سجاد می بود چهل منزل اونو به اسیری بردن باید روشنگری می کرد باید قوی می بود مقابل دشمن باید مقاومت و ایستادگی می کرد موقعی که به اسیری می بردن سوار شتر بی جهازش کردن
چه می فهمیم !
چه می فهمیم !
بزن نی زن که ره دور و دراز است شتر های اسیران بی جهاز است.